دو دلم ...
دودلم اول خط نام خدا بنویسم یا که رندی کنم و اسم تو را بنویسم همه یک گفتم و دینم همه یکتایی بود با کدامین قلم امروز دوتا بنویسم ای که با حرف تو هر مسئله ای حل شدنی است بخدا خود تو بگو نام که را بنویسم صاحب قبله و قبله دو عزیزند ولی خوشتر آنست من از قبله نما بنویسم آسمان مثل تو احساس مرا درک نکرد باز غم نامه به بیگانه چرا بنویسم تا به کی زیر چنین سقف سیاه و سنگین قصه درد به امّید دوا بنویسم قلمم جوهرش از جوش و جراحت جاری است پست باشم که پَی نان و نوا بنویسم بارها قصد خطر کردم و گفتی ننویس پس من این بغض فرو خورده کجا بنویسم بعد یک عمر ببین دست و دلم می لرزد که من و تو به هم آمیزم و ما بنویسم من و تو چون تن و جانند مخواه و مگذار ایندو را باز همینطور جدا بنویسم شعر من با تو پر از شادی و شیرینکامیست باز حتی اگر از سوگ و عزا بنویسم با تو از حرکت دستم برکت می بارد فرق هم نیست چه نفرین ، چه دعا بنویسم از نگاهت به رویم پنجره ای را بگشای تا در آن منظره ی روح گشا بنویسم تیغ و تشباد هم از ریشه نخواهد خشکاند غزلی را که در آن حال و هوا بنویسم عشق آن روز که این لوح و قلم دستم داد گفت هر شب غزل چَشم شما بنویسم خلیل ذکاوت
دودلم اول خط نام خدا بنویسم
یا که رندی کنم و اسم تو را بنویسم
همه یک گفتم و دینم همه یکتایی بود
با کدامین قلم امروز دوتا بنویسم
ای که با حرف تو هر مسئله ای حل شدنی است
بخدا خود تو بگو نام که را بنویسم
صاحب قبله و قبله دو عزیزند ولی
خوشتر آنست من از قبله نما بنویسم
آسمان مثل تو احساس مرا درک نکرد
باز غم نامه به بیگانه چرا بنویسم
تا به کی زیر چنین سقف سیاه و سنگین
قصه درد به امّید دوا بنویسم
قلمم جوهرش از جوش و جراحت جاری است
پست باشم که پَی نان و نوا بنویسم
بارها قصد خطر کردم و گفتی ننویس
پس من این بغض فرو خورده کجا بنویسم
بعد یک عمر ببین دست و دلم می لرزد
که من و تو به هم آمیزم و ما بنویسم
من و تو چون تن و جانند مخواه و مگذار
ایندو را باز همینطور جدا بنویسم
شعر من با تو پر از شادی و شیرینکامیست
باز حتی اگر از سوگ و عزا بنویسم
با تو از حرکت دستم برکت می بارد
فرق هم نیست چه نفرین ، چه دعا بنویسم
از نگاهت به رویم پنجره ای را بگشای
تا در آن منظره ی روح گشا بنویسم
تیغ و تشباد هم از ریشه نخواهد خشکاند
غزلی را که در آن حال و هوا بنویسم
عشق آن روز که این لوح و قلم دستم داد
گفت هر شب غزل چَشم شما بنویسم
خلیل ذکاوت
+نوشته شده در جمعه 87/6/29ساعت 4:17 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | رمضان با یاد مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف پیشاپیش حلول ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن را خدمت دوستان تبریک میگویم، نیازمند دعای خیرتان هستم. کاش در این رمضان لایق دیدار شوم سحری با نظر لطف تو بیدار شوم کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان تا که همسفرهی تو لحظهی افطار شوم +نوشته شده در شنبه 87/6/9ساعت 7:8 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | من به تو تبدیل می شود ... عشق از من و نگاه تو تشکیل میشود گاهی تمام من به تو تبدیل میشودچ وقتی به داستان نگاه تو میرسم یکباره شعر وارد تمثیل میشود ای عابر بزرگ که با گامهای تو... از انتظار پنجره تجلیل میشود تا کی سکوت و خلوت این کوچههای سرد بر چشمهای پنجره تحمیل میشود؟ آیا دوباره مثل همان سالهای پیش امسال هم بدون تو تحویل میشود؟ بی شک شبی به پاس غزلهای چشم تو بازار وزن و قافیه تعطیل میشود «آنروز هفت سین اهورایی بهار موعود! با سلام تو تکمیل میشود» زهرا بیدکی +نوشته شده در جمعه 87/5/4ساعت 5:47 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) |
رمضان با یاد مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
پیشاپیش حلول ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن را خدمت دوستان تبریک میگویم، نیازمند دعای خیرتان هستم. کاش در این رمضان لایق دیدار شوم سحری با نظر لطف تو بیدار شوم کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان تا که همسفرهی تو لحظهی افطار شوم
پیشاپیش حلول ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن را خدمت دوستان تبریک میگویم، نیازمند دعای خیرتان هستم.
کاش در این رمضان لایق دیدار شوم
سحری با نظر لطف تو بیدار شوم
کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان
تا که همسفرهی تو لحظهی افطار شوم
+نوشته شده در شنبه 87/6/9ساعت 7:8 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) | من به تو تبدیل می شود ... عشق از من و نگاه تو تشکیل میشود گاهی تمام من به تو تبدیل میشودچ وقتی به داستان نگاه تو میرسم یکباره شعر وارد تمثیل میشود ای عابر بزرگ که با گامهای تو... از انتظار پنجره تجلیل میشود تا کی سکوت و خلوت این کوچههای سرد بر چشمهای پنجره تحمیل میشود؟ آیا دوباره مثل همان سالهای پیش امسال هم بدون تو تحویل میشود؟ بی شک شبی به پاس غزلهای چشم تو بازار وزن و قافیه تعطیل میشود «آنروز هفت سین اهورایی بهار موعود! با سلام تو تکمیل میشود» زهرا بیدکی +نوشته شده در جمعه 87/5/4ساعت 5:47 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) |
من به تو تبدیل می شود ...
عشق از من و نگاه تو تشکیل میشود گاهی تمام من به تو تبدیل میشودچ وقتی به داستان نگاه تو میرسم یکباره شعر وارد تمثیل میشود ای عابر بزرگ که با گامهای تو... از انتظار پنجره تجلیل میشود تا کی سکوت و خلوت این کوچههای سرد بر چشمهای پنجره تحمیل میشود؟ آیا دوباره مثل همان سالهای پیش امسال هم بدون تو تحویل میشود؟ بی شک شبی به پاس غزلهای چشم تو بازار وزن و قافیه تعطیل میشود «آنروز هفت سین اهورایی بهار موعود! با سلام تو تکمیل میشود» زهرا بیدکی
عشق از من و نگاه تو تشکیل میشود
گاهی تمام من به تو تبدیل میشودچ
وقتی به داستان نگاه تو میرسم
یکباره شعر وارد تمثیل میشود
ای عابر بزرگ که با گامهای تو...
از انتظار پنجره تجلیل میشود
تا کی سکوت و خلوت این کوچههای سرد
بر چشمهای پنجره تحمیل میشود؟
آیا دوباره مثل همان سالهای پیش
امسال هم بدون تو تحویل میشود؟
بی شک شبی به پاس غزلهای چشم تو
بازار وزن و قافیه تعطیل میشود
«آنروز هفت سین اهورایی بهار
موعود! با سلام تو تکمیل میشود» زهرا بیدکی
+نوشته شده در جمعه 87/5/4ساعت 5:47 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) |
ABOUT
علیرضا علیزاده
MENU
ARCHIVES
LINKS
شکوفه های زندگیبلوچستانهم رنگــــ ِ خـــیـــآلارمغان تنهایینگاه منتظرمقالات مشاوره و روانشناسی و اختلالات روانی و رفتاریحرفهای آسمانیاحساس ابریافق بیکران روح منکبوترانهنیلوفرآبیمشاوره و مقالات روانشناسیانتظارحُسنیزیارت زنده حرم امام حسین علیه السلام، بعد از ورود سمت چپ سایت کلپیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم)زیارت زنده حرم امام رضا علیه آلاف التحیة و الثناءآدرس جدید وبلاگ دیگری که ساخته امانتظارگرا (حوزه علمیه کرج)دانلود نرم افزارهای مورد نیاز + فونت علیه السلام و ...دانلود نرم افزارهای مورد نیاز + فونت علیه السلام و ...شاعر کنار دفترش افتاد از نفسفرهنگ سالم طـــراح قـــالــب
LINKS DUMB
DESIGN
OTHER
خدمات وبلاگ نویسان-بهاربیست