حسین منزوی ...
تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدمبا آسمان مفاخره کردیم تا سحر او از ستاره دم زد و من از تو دم زدماو با شهاب بر شب تبکرده خط کشید من برق چشم ملتهبت را رقم زدمتا کورسوی اخترکان بشکند همه از نام تو به بام افقها، علم زدمبا وامی از نگاه تو خورشیدهای شب نظم قدیم شام و سحر را به هم زدمهر نامه را به نام و به عنوان هر که بود تنها به شوق از تو نوشتن قلم زدمتا عشق چون نسیم به خاکسترم وزد شک از تو وام کردم و در باورم زدماز شادی ام مپرس که من نیز در ازل همراه خواجه قرعه قسمت به غم زدم
+نوشته شده در جمعه 89/6/5ساعت 12:54 عصرتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) |
ABOUT
علیرضا علیزاده
MENU
ARCHIVES
LINKS
شکوفه های زندگیبلوچستانهم رنگــــ ِ خـــیـــآلارمغان تنهایینگاه منتظرمقالات مشاوره و روانشناسی و اختلالات روانی و رفتاریحرفهای آسمانیاحساس ابریافق بیکران روح منکبوترانهنیلوفرآبیمشاوره و مقالات روانشناسیانتظارحُسنیزیارت زنده حرم امام حسین علیه السلام، بعد از ورود سمت چپ سایت کلپیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم)زیارت زنده حرم امام رضا علیه آلاف التحیة و الثناءآدرس جدید وبلاگ دیگری که ساخته امانتظارگرا (حوزه علمیه کرج)دانلود نرم افزارهای مورد نیاز + فونت علیه السلام و ...دانلود نرم افزارهای مورد نیاز + فونت علیه السلام و ...شاعر کنار دفترش افتاد از نفسفرهنگ سالم طـــراح قـــالــب
LINKS DUMB
DESIGN
OTHER
خدمات وبلاگ نویسان-بهاربیست