خوش خیال کاغذی!
دستمال کاغذی به اشک گفت:قطره قطرهات طلاستیک کم از طلای خود حراج میکنی؟عاشقمبا من ازدواج میکنی؟اشک گفت:ازدواج اشک و دستمالِ کاغذی!تو چقدر سادهایخوش خیال کاغذی!توی ازدواج ماتو مچاله میشویچرک میشوی و تکهای زباله میشویپس برو و بیخیال باشعاشقی کجاست!تو فقطدستمال باش!دستمال کاغذی، دلش شکستگوشهای کنار جعبهاش نشستگریه کرد و گریه کرد و گریه کرددر تن سفید و نازکش دویدخونِ درد آخرش، دستمال کاغذی مچاله شدمثل تکهای زباله شداو ولی شبیه دیگران نشدچرک و زشت مثل این و آن نشدرفت اگرچه توی سطل آشغالپاک بود و عاشق و زلالاو با تمام دستمالهای کاغذی فرق داشتچون که در میان قلب خوددانههای اشک کاشت ... . ... خانم عرفان نظر آهاری
. ... خانم عرفان نظر آهاری
+نوشته شده در یکشنبه 91/8/7ساعت 7:31 صبحتوسط علیرضا علیزاده | نظرات ( ) |
ABOUT
علیرضا علیزاده
MENU
ARCHIVES
LINKS
شکوفه های زندگیبلوچستانهم رنگــــ ِ خـــیـــآلارمغان تنهایینگاه منتظرمقالات مشاوره و روانشناسی و اختلالات روانی و رفتاریحرفهای آسمانیاحساس ابریافق بیکران روح منکبوترانهنیلوفرآبیمشاوره و مقالات روانشناسیانتظارحُسنیزیارت زنده حرم امام حسین علیه السلام، بعد از ورود سمت چپ سایت کلپیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله وسلم)زیارت زنده حرم امام رضا علیه آلاف التحیة و الثناءآدرس جدید وبلاگ دیگری که ساخته امانتظارگرا (حوزه علمیه کرج)دانلود نرم افزارهای مورد نیاز + فونت علیه السلام و ...دانلود نرم افزارهای مورد نیاز + فونت علیه السلام و ...شاعر کنار دفترش افتاد از نفسفرهنگ سالم طـــراح قـــالــب
LINKS DUMB
DESIGN
OTHER
خدمات وبلاگ نویسان-بهاربیست